زندگی وحشی من

دوستان عزیز اینجا زندگی من بدون پروا ست .

زندگی وحشی من

دوستان عزیز اینجا زندگی من بدون پروا ست .

دوستان

تو این چند سال عمرم خیلی ها خواستن با من دوست شن من هم خواستم با خیلی ها دوست شم . یک سری می خواستن از من استفاده کنن یک سری من می خواستم از شون استفاده کنم یک سری ادم ها واقعن دوسم داشتن یه سری ها هم فقط از سر ترحم با من بودن و من هم با خیلی ها همینطوری بودم و هستم .
ادم های زیادی اومدن تو زندگی من و رفتن از هر کدومشون یک سری چیزائی یاد گرفتم حالا خوب یا بد سعی کردم که بیشترین حال رو در کنار دوستام ببرم . خیلی ها منو به سمت خیلی کارها اودن بکشن که از اون نظر خدا رو شکر می کنم عقلم و ازم نگرفته و کمکم می کنه ....
بزرگترین نعمتی که از دوستی نصیب من شد این بود که هیچکس منو به خاطر خودم نمی خواد و اگر بخواد جاودانیه . یک موحبت دیگه هم برام داشت اونم این بود که در بست به هیچ احد ناسی اعتماد نکنم حتی به عزیز ترین دوستم ...

نظرات 2 + ارسال نظر
سارا خانم شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:44 ق.ظ http://biriaaa.blogsky.com

سلام رفیق
خانواده جالبی داری
خوش باشی
به کلبه من هم سری بزن

هستی دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:19 ق.ظ http://memories-river.blogsky.com

طرز فکرت مث یه کسیه که با همین افکارش همه چی و خراب کرد
موفق باشی و شاد
یا حق

مرسی عزیزم از راهنمائیت . من دوست دارم عذابش ندم بهشم گفتم ولی خودش قبول نداره و به همین وضع راضی هستش ...

دعا کنید برام راه درست رو بفهمم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد