زندگی وحشی من

دوستان عزیز اینجا زندگی من بدون پروا ست .

زندگی وحشی من

دوستان عزیز اینجا زندگی من بدون پروا ست .

معرفی و اشنائی

سلام ...

امروز روز اولی که می خوام شروع کنم بدون هیچ ترس و واحمه ای راجب خودم و اطرافیان و دوستانم بنویسم .
نمیدونم تا حالا سعی کردین با خودتون رو راست باشین یا نه . تا حالا شده که از مرور کردن زنگیتون بترسید از بیان اشتباهاتتون فرار کردین یا نه . ولی خوب میدونم که من زنگیم همین بوده اکثر اوقات از مرور گدشته ترسیدم از مواجه شدن با واقعیت ترسیدم . همیشه سعی کردم خودم و کامل تر و بزرگتر از چیزی که هستم نشون بدم . نمی گم اطلاعات ندارم ولی با اطلاعات کمی که در مورد یک چیز دارم و با قدرت تخیل بالائی که خدا بهم داده میتونم جهل خودم و زیر اعتماد بنفس پوشالی خودم قایم کنم . البته اینم خودش یه هنر که من خودم رو احمقی که هستم جلوه نمی دم .
همیشه تو این اضطراب بودم که خودم میدونم چی هستم اگر مردوم بفهمن چی میشه ؟ . همیشه نگران این بودم که چرا با این فکرهای ساختگی با تخیل خودم مانع پیشرفت و ترقی خودم شدم . من هیچ وقت رو راست نبودم . اعترافش خیلی برام سخته ولی دیگه از دل نگرانی خسته شدم . می خوام بدی هاموو خوبیامو یاداوری خودم کنم که بتونم از این به بعد همه چیزو تغییر بدم . مخصوصا اینجا هم مینویسم که شاید کسان دیگه ای هم همدرد من باشن و نتونن مثل من با خودشون روراست باشن شاید کمکی بشه براشون .

بدون سانسور بدون هیچ شرم و حیا مینویسم افکارم و رفتارم و تا بتونم تصمیم دروست رو بگیرم .
نظرات 1 + ارسال نظر
مژده جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:54 ب.ظ http://mozhdeh.blogsky.com

وبلاگ جالبی دارید.یعنی خیلی راحت از همه چی حرف می زنید...واقعا خوبه! امیدوارم همیشه موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد